محل تبلیغات شما

امروز رفتم بیرون

ی مقدار کار داشتم و با واحد چهار خواستم برم

 وااحد با نیم ساعت تاخیر اومد چهار و نیم رفتم

این  تاخیر باعث شد سه نفر از عزیزان و دوستامو ببینم

 با دو نفرشون احوال پرسی کردم و با یک نفر که حواسش نبود نه

خیلی خوشحال شدم دیدمشون

امیدوارم اسباب دیدار دوباره فراهم شه و ببینمشون:)

 

عطر نارنگی و نارنج برای حال و آینده :))))

از کالباس خوشم نمیاد دیگه(کسی ک عاشق کالباس بود)

دیدن عزیزان بعد مدتها...

نیم ,نفر ,عزیزان ,چهار ,حواسش ,شدم ,حواسش نبود ,که حواسش ,نبود نهخیلی ,نهخیلی خوشحال ,خوشحال شدم

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

جبهه حق